برآورد: اى سوده! بدان به خدا قسم تو نمى توانى خود را از ما پنهان كنى، ببين چگونه خارج مى شوى، عايشه مى گويد: سوده از مقصودش منصرف شد، به سوى پيامبر ((صلى الله عليه وآله و سلم)) بازگشت، آن حضرت در خانه من مشغول شام خوردن بود، در دستشان استخوانى بود كه گوشتهاى آن را تناول مى فرمود، سوده ام المؤمنين وارد شد و گفت: يا رسول الله من براى حاجتم خارج شدم، پس عمر به من چنين و چنان گفت:... پس فرمود: شما اجازه داده شدهايد كه براى قضاء حاجتتان خارج شويد " (1).
چه قدر بر حضرت رسول خدا ((صلى الله عليه وآله و سلم)) دشوار است كه همسرش ام المؤمنين سوده بيايد، و بگويد: فلانى به من چنين و چنان گفته است، با وجود اينكه سخت مى كوشيده تا خود را از نامحرمان