3 - مدخلى بر تاريخ قراآت قرآن كريم به عنوان مقدمه دوم كتاب حاضر كه قبل از ورود در كتابشناسى ونسخه شناسى، ذهن مطالعه كننده را به تاريخ قراآت وسير تدوين كتب قراآت وتجويد، وتطور آنها به گونه أي فشرده وجالب آشنا مى سازد، چنانكه اين شيوه احيانا در آثارى كه مربوط به كتابشناسى و نسخه شناسى است از قبيل (كشف الظنون چلبى) و (الذريعة علامه ء تهرانى) وجز آنها كمابيش جلب نظر مى كند.
4 - كتابشناسى ونسخه شناسى آثار مربوط به (قرائت وتجويد) كه در اين مجلد بدان پرداختيم.
5 - فهارس متعدد در پايان كتاب براى:
كتب قرائت وتجويد بر حسب ترتيب تاريخ تأليف.
مؤلفان كتب با اشاره به نام كتابهاى آنها كه در اين كتاب معرفى شده اند.
نسخه هايى كه به خط مؤلفان تحرير شده اند.
اسامى نساخ.
اعلام اشخاص وامكنه وكتب ونوشته ها.
توضيح رموز وعبارات فشرده.
در پى اين مجلد - كه اختصاصا محدود به نخستين بخش علوم قرآني يعنى (قرائت وتجويد) است - مجلد ويا مجلدهايى بعدى كه درباره (تفسير قرآن كريم) تحرير وتدوين شده است رو به اتمام مى باشد، ودر آينده بسيار نزديكى - ان شاء الله - براى طبع وانتشار آماده خواهد شد، وپس از آن - به خواست خداوند متعال - كتب ونسخه هاي خطى عربي (علوم راجعه به قرآن) قرار دارد كه تدوين آن نيز رو به پايان است، وبا پايان گرفتن اين سه قسمت، بخشهاى مختلف مربوط به علوم قرآني به طور كامل - به خواست خدا - در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
وصيت نگارنده كتاب قسمت اعظم فيشهاى نسخه هاي خطى عربي كتابخانه هاي جمهوري اسلامي ايران - كه هم اكنون در سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي قرار دارد - محصول كوششهاى مداوم وبى دريغ اينجانب، وره آورد درنورديدن راهى دور ودراز، وصرف بخش بسيار مهمى از سرمايه عمرم مى باشد، وخداى متعال بهتر از هركسى مى داند چه رنجهايى را براى طى كردن اين راه پر نشيب وفراز بر خود هموار ساختم.
چنانچه خداوند اين توفيق را نصيبم سازد كه تحرير وتدوين اين فيشها را در دوران حياتم به پايان رسانم وآنها را به صورت كتاب بنگارم آنرا به عنوان عظيم ترين نعماى الهى بر خويشتن بر شمرده، ودر برابر لطفي چنين بزرگ ومرحمتى چنين سترگ، خويشتن را براى عرض سپاس به درگاهش سخت ناتوان احساس مى كنم، البته از أو مصرانه اين توفيق را درخواست مى كنم، لكن حيات آدمى در اختيار خود أو نيست، بلكه ادامه آن در يد قدرت خدايى است كه أو را آفريده، وسر آمد عمر را هيچكسى جز أو نمى داند.