الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ٢ - الصفحة ١٣٧
باقى ماندن منفعت آن مدت بملك مشترى بر فرض آنكه بيع را بيكي از اسباب فسخ كنند بخلاف آنكه بگوئيم اجاره بخريدن عين باطل مىشود " سيم " آنكه اگر مستأجر بعد از خريدن عين وپيش از انقضاء مدت اجاره بميرد زوجه اش از منفعت آن ارث مىبرد هر چند عين از عقار باشد كه زوجه از آن ارث نمىبرد بخلاف آنكه ببطلان اجاره قائل باشيم " چهارم " آنكه اگر عين بعد از قبض وپيش از انقضا مدت اجاره تلف شود مشترى مىتواند رجوع كند بموجر نسبت بمقدار منفعت آنزمان اگر چه تلف عين بر مشترى باشد (مسألة 2) اگر صيغه بيع وصيغه اجاره در يك زمان جارى شود مثل آنكه خودش عين را بفروشد واتفاقا همان وقت وكيل او عين را بديگرى اجازه دهد ايا هر دو صحيح است ومشترى عين را در انمدت مسلوب المنفعه مالك مىشود يا هر دو باطل مىباشد بسبب تزاحم در ملك منفعت يا هر دو باطل باشند نسبت بتمليك منفعت وبيع نسبت بغير منفعت انمدت صحيح باشد ومشترى مسلوب المنفعه مالك شود ومنفعت مدت بملك بايع باقى بماند وجوهيست اقوى صحت هر دو است زيرا كه مزاحمتى در تمليك منفعت نيست ومشترى منفعت عين را بالتبع مالك مىشود بلى مشترى خيار فسخ دارد بتفصيلكه گذشت (مسألة 3) اجاره باطل نمىشود بموت موجر ونه بموت مستأجر بنابر اقوى بلى عين موقوفه را اگر بطن سابق اجاره دهد وبميرد باطل مىشود زيرا كه منفعت انمدت از بطن لا حقست زيرا كه بطن سابق مادام الحيوة مالك است نظير آنكه منفعت عينى بوصيت ديگرى مادام الحيوة براى موجر باشد ملكيت او محدود بحيات است پس اگر اجاره دهد بموت او باطل مىشود وهر گاه متولى وقف آن را با ملاحظه مصلحت موقوف عليهم تا مدتى اجاره دهد نه بمردن متولى باطل مىشود ونه بمردن بطن موجود حال اجاره وهر گاه كسى خود را اجير ديگرى كند براى خدمت يا غير آن تا مدتى وبين مدت بميرد اجاره باطل مىشود زيرا كه محلى براى اجاره باقى نمانده وهم چنين است اگر مستأجر بميرد در صورتيكه او را اجير كرده باشد براى خدمت خود يا عمل ديگر كه متعلق بخود او است وهر گاه اجير شده باشد براى عملى در ذمه خود بمردن موجر باطل نمىشود بلكه تتمه انعمل را از تركه او استيفا نمايند وهم چنين اگر اجيرش كرده باشد براى عملى كه خود مستأجر محل آن عمل نباشد مثل آنكه اجير كرده براى خدمت مسجد يا خانه ونحو آن بدون تقييد بخود او كه بموت مستأجر باطل نمىشود ومنتقل مىشود انعمل بوارث او و هر گاه خانه را بكسى اجاره دهد وبر مستأجر شرط كند كه خود او در آن سكنى
(١٣٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 ... » »»