الطب الكبير يا فرشته نجات (فارسي) - محمد سرور الدين - الصفحة ٣١٧
راحتى ومنفعت در وجود خود احساس مىكنم.
ياد دارم تقريبا چهل سال قبل در هر محلهء شهرها وده ها حجامت گيرهاى متعددى بودند كه در موقع حزيران بهر خانه مىآمدند واهالى آنرا از كوچك وبزرگ حتى شيرخوارها حجامت مىگرفتند، وبا همهء اينكه اينقدر دوا ودكتر وبهداريهاى دولتى وجود نداشت همه سالم وصحت كامل داشتند.
ديگر يكنفر ازدوستان اينجانب كه مدتى بمرض درد كمر مبتلا بود مبالغى در معالجه اش به دكترها وآمپول صرف نموده كوچكترين نتيجه نگرفته بود بالاخره امسال (1346 شمسى) در موقع تابستان به حجامت پناه برد. بخدا قسم خورد (خونى كه آمد مثل مركب سياه بود) كه هنوز عمل حجامت تمام نشده احساس بهبودى نمودم والحمد لله از آن مرض خلاص شده‌ام.
روايتى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وقتى مردى از انصار بخدمت حضرت پيغمبر اسلام عرض كرد: يا رسول الله! همسايه اى دارم كه از درد شكم ناراحت شده اجازه مىفرمائيد او را معالجه كنم، فرمودند بچه چيز؟
گفت در اين نزديكى طبيبى است يهودى واو معالجه مىكند، پرسيدند چگونه معالجه مىكند؟
گفت شكمش را ميشكافد وچيزهائيكه موجب ناراحتى او شده بيرون مىآورد.
رسول الله صلى الله عليه وآله روى درهم كشيد وچيزى نفرمود دو سه بار سؤال خود را تكرار كرد، فرمودند: آنچه مىخواهى بكن، يهودى را آوردند شكم بيمار را پاره كرد وچيز - هاى گنديدهء از آن بيرون آورد وبعد شستشو داد وبخيه زد ومرهم گذاشت وپس از چند روز بيمار صحت يافت نتيجه اينكار را به پيغمبر صلى الله عليه وآله عرض كردند. فرمود:
(ان الذى خلق الادواء جعل لها دواء وان خير الدواء، الحجامة والفساد والحبة السوداء.)

مفاتيح الجنان حاج شيخ عباس قمى.
(٣١٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 ... » »»