نميآوريم وفقط بسراغ گوشت غاز مىرويم كه عده اى زياد مىخورند وچربى بيشترى دارد وكبد را بزرگ مىكند واين كبد بزرگ است كه منجر به سرطان مىشود. طبعا گوشت شكار همين ضررها را دارد با اين فرق كه سمشان بيشتر است، زيرا وقتى حيوان را دنبال مىكنند ترس وخستگى هر دو توليد سمومى مىنمايند كه در گوشت آنها مىريزد.
اين سم كه نوكرماتين ناميده مىشود در تمام گوشتهاى كهنه نيز ديده مىشود.
اگر ما ذكرى از خطر سل، تب برفكى، سياه زخم وجذام نكرديم براى اين است كه هيچكس منكر اين موضوع نيست مخصوصا وقتيكه گوشت بصورت كنسروهائى بنام كالباس، سوسيسون وغيره مصرف شود حتى اگر با گوشتهاى سالم هم تهيه شده باشند.
كسانيكه مىخواهند سلامتى خود را حفظ كنند نبايد از اين قورمه ها بخورند.
ماهيهاى غير پولك دار وخرچنگ ها از جسد ماهيهاى ديگر تغذيه مىكنند، مخصوصا خرچنگ ها به خوردن جسد انسان علاقهء زيادى دارند. گوشت ماهى و خرچنگ در بدن ايجاد كهير مىكند اين كهير نتيجه مسموميت خون است، نبايد اين كهير را با كهيرى كه بعد از خوردن توت فرنگى توليد مىشود، اشتباه كرد زيرا كهير توت فرنگى نتيجه ى خاصيت ضد سمى آن است نه مسموميت.
از نظر عواطف ووجدان از نظر شفقت وترحم در قلب انسان، يك ناراحتى وجدانى براى كشتن بدون جهت حيوانات بى آزار وجود دارد، چنانچه اگر قرار بود هر كسى خودش طعمه ى خود را بكشد مصرف گوشت خيلى پائين مىآمد و آمار كشتارگاه سال بسال روبفزونى نمى گذاشت وهمچنين اگر مردم وضع كشتار بى رحمانه را در سلاخ خانه ها به چشم خود مىديدند، اين احساسات بشرى عليه تغذيه ى حيوانى يك نداى باطنى ووجدانى است كه از حالت تهوعى كه به انسان از خوردن گوشت خام دست مىدهد پيداست.
انسان داراى عمليات عجيب وغريبى است، از يك طرف مؤسسات حمايت و تربيت حيوانات را درست مىكند وبعد آنها را مىخورد.