حكايت - براى معالجه تب ونوبه تقريبا ده سال قبل همشيرهء نگارنده به مرض تب (مالاريا = نوبه) مبتلا شد معالجه كردند بهبودى حاصل شد، اما معالجه اش از يكماه يا دو ماه زياد طول نكشيد باز گرفتار شد تقريبا دو سال به اين قرار در زحمت بود، خلاصه يكنفر ارمنى تجربه ديده يا دكتر، دستور ذيل را داد از آن دستور بهبودى تمام حاصل شد واز آنوقت صدها نفر به اين دستور از مرض مالاريا يا تب ونوبه بهبودى يافتهاند، اينكه برگ درخت گل ياسمن براى آدم بزرگ دوازده عدد اگر آدم كوچك باشد با نسبت سن آن وبراى بچه ها از دوازده عدد كم مثلا شش عدد برگ درخت ياسمن را در سه استكان آب بجوشانند تا يك استكانش بماند آنرا سرد كنند صبح ناشتا بخورد.
ايضا از كتاب خطى قديم - براى معالجه مالاريا (تب نوبه) برگ وپوست درخت بيد را تقريبا يك مشت گندم با هم بجوشانند تا گندم پخته باشد، بعد آب آنرا خالص كرده سپس آب خالص شده را آنقدر بجوشانند كه سفت شود، از آن حب درست كنند هر روز يكى صبح يكى عصر ويكى شب بلع كند.
حكايت - يكنفر زن يكنفر زن در اثر مرض روماتيسم تقريبا يكسال قادر بحركت نبود واز پا افتاده بود ومعالجه ها نتيحه نداده بودند پس از يكسال، مرهم ذيل سبب شد كه بهبودى حاصل شد. صفت مرهم: برگ موت واسفند و مغز گردوى كهنه. اسفند ومغز گردو را در روى آتش سرخ كنند بعدا هر سه را مساوى نرم كنند بعد با روغن زيتون مثل مرهم آنرا در جاى گرم به بدن خود بكشد كه سه روز در بدن بماند بعد از سه روز آنرا شسته دوباره وسه باره تقريبا هفت بار به اين قرار به بدن خود بكشد.
ايضا معالجه رماتيسم يكنفر گفت مرض رماتيسم مرا چنان عاجز كرد كه يكسال خانه نشين شده از كار ماندم ومعالجه ها چندان ترتيب اثر نداد، پس از يكسال پوست درخت چنار را سوخته با آب به بدن خود كشيدم واز سه ربع ساعت زياد نتوانستم متحمل بشوم وتنم هم زخمى شد اما از زحمت رماتيسم نجات