الطب الكبير يا فرشته نجات (فارسي) - محمد سرور الدين - الصفحة ٣٧٤
بجاى موى سفيد سياه بر مىآيد ومجربست.
دوائى ديگر منقولست ازو كه زمان طويل سياهى او مىماند روغن نارجيل كهنه، هليله سياه ونوشادر.
دواى ديگر منقول است از او كه دست وجلد را سياه نمىكند وموى سر ولحيه را بغايت سياه مىكند ومجرب دانسته‌اند برگ (نمام) * (هامش) 1 - سوسنبر. (*) را شسته وبعد با آب بقدرى كه يك بند انگشت او را بپوشاند بجوشانند تا پخته شود وقطرهء أز آب او بروى كارد ويا صفحه آهن صيقلى بريزند چون آهن را سياه كند آنگاه صاف نمايند وماداميكه سياه نكند بايد جوشانيد، پس آب صاف او را بجوشانند تاقريب الانعقاد گردد وجرم نمام را پخته بر سر ضماد نمايند وآب منعقد را بآب گرم حل نموده بر اصول شعر بمالند وروز ديگر بشويند والا در حمام تا شش ساعت مكث نمايند.
دواى ديگر از اسرار عجيبه است چه ضماد آن موى را سفيد مىگرداند وچون باتوتيا بشويند باز سياه مىشود طلق محلول را بآب شكر سرشته طلا نمايند.
اديه اى كه موى را بروياند شونيز (بفارسى سياه دانه نامند تخمش سياه ومغزش سفيد نان پزها به نان ميپاشند) پخته بآب طلا كنند: بدستور ديگر سر مگس وسم سوخته بز سياه وسم الاغ مفردا ومجموعا با روغن زيتون استعمال نمايند، بدستور دگير كندش * (هامش) 2 - بيخ نبات است شبيه به كنگر وبرگش ما بين سرخ وسفيد ودر شام لباس پشمينه را به آن ميشويند. (*) را با روغن تخم مرغ ضماد نمايند، در همه اعضاء موى مىروياند حتى در كف دست.
وبدستور ديگر، دو عدد گردكان با پوست او ودانه خرما يكمثقال بسوزانند به مرتبه اى كه توان سائيد نه آنكه بسيار بسوزد وبا روغن زيتون يا روغن گلسرخ وپانزده عدد فلفل بمالند در رويانيدن موى ابروى وغيره عديل ندارد.
وبدستور ديگر، بادام تلخ وفندق در تابه بسوزانند وبا روغن زيتون استعمال نمايند.
(٣٧٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 ... » »»