كسى آنها را گويد عقايد باطله خود را بگذاريد و چون عموم امت مرحومه عقايد و عملهاى خود را صحيح و ثابت نماييد مىگويند كه شمايان نادان و بىعقل هستيد قول الله و قول الرسول را گذاشته به قول زيد و عمرو عمل مىكنيد ما هرگز به مثل ايمان شما ايمان نمىآوريم حق تعالى در ترديد اين قولشان مىفرمايد ألا إنهم هم السفهاء ولكن لا يعلمون يعنى خبردار شويد اينها خود نادانند مگر نمىدانند نادانى خود را كه قول مجتهد مذهب مو به مو موافق قول الله و قول الرسول است مگر وهابيان نمىدانند مأخذ قياس مجتهد را وإذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنا وإذا خلوا إلى شياطينهم قالوا إنا معكم إنما نحن مستهزؤون يعنى هرگاه ملاقى مىشوند منافقان با مؤمنان خاص مىگويند ايمان آورديم به اخلاص و هر گاه خلاص مىشوند به رفيقان و سركردگان خود مىگويند ما با شما هستيم در عقايد با مؤمنان در اظهار ايمان مسخره كنان هستيم و همين است احوال وهابيان حنفى نما كه جماعت احناف را گويند ما حنفى هستيم و هر گاه با رؤساى وهابيه جمع مىشوند مىگويند ما با شماييم ما فقط براى فريفتن آنها اظهار حنفيت مىكنيم فايده حق تعالى رؤساى منافقين را شياطين فرمود و آنها در اظهار بنى آدم بودند براى اينكه بدانى كه اعتبار عمل و عقايد را هست نه جسد و صورت را گو صورتش انسان باشد اما چونكه كار شياطين مىكند او شيطان است چنانچه در سوره والناس مىفرمايد يوسوس في صدور الناس من الجنة والناس حق تعالى در ترديد اين قول آنها مىفرمايد الله يستهزئهم ويمتدهم في طغيانهم يعمهون يعنى حق تعالى جزاى تمسخر آنها مىدهد و مهلت مىدهد در سركشى آنها در حالتى كه سرگردانند در حيرت و نابينايانند از چشم بصيرت اولئك الذين اشتروا الضلالة بالهدى يعنى اينانند كه خريدند گمراهى را به هدايت و همين است احوال غير مقلدان مذهب كه گمراهى پسند كردند از راه راست امت
(٨)