هيچكدام از موجودات اين جهان، مورد تكاليف الهيه نيستند و تنها انسان است كه پروردگار عالم در اين جهان او را مكلف ساخته است و به او اختيار طاعت و معصيت و موافقت و مخالفت اوامر الهى را داده است كه به اختيار خود مىتواند خدا را طاعت يا معصيت كند. اين ويژگى در فرشتگان نيز نيست، زيرا آنان يا چنين اختيارى ندارند و يا انگيزه هاى گناه كه در انسان است يعنى شهوات نفسانى و اميال حيوانى، در آنها وجود ندارد.
اين انسان است كه آميخته اى از شهوات حيوانى كه انگيزه گناه است و عقل و نيروى خداشناسى كه عامل طاعت و بازدارنده از معصيت است، مىباشد.
انسان اگر در چنين شرايطى به اختيار خود خدا را طاعت كند بر فرشتگان برترى دارد و از آنها افضل است و اگر اوامر و نواهى الهى را مخالفت كرد از انواع حيوانات پست تر است، زيرا آنان تكليف ندارند تا گناه از آنها صادر شود.
قرآن ميگويد:
" إنا عرضنا الامانة على السموات والارض والجبال فأبين أن يحملنها و اشفقن منها وحملها الانسان إنه كان ظلوما جهولا " (2) (ما امانت الهيه را بر آسمان و زمين و كوهها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن ابا كردند و به حمل آن جرئت نكردند، پس انسان حمل آن را به عهده گرفت، او ظلوم و جهول است) آرى، انسان است كه اين امانت خطير و پر ارزش و بسيار خطرناك اختيار طاعت و معصيت در برابر پروردگار عالم را پذيرفته و مىتواند خدا را به اختيار خود طاعت يا معصيت كند.
او اگر با وجود قدرت بر معصيت از آن پرهيز و خدا را طاعت كند بر فراز قله آفرينش قرار مىگيرد پس هدف نهائى پروردگار متعال از خلقت نوع انسان، آفرينش موجودى است كه به اختيار خود با وجود قدرت بر معصيت، خدا را اطاعت كند و اگر در هر عصر و زمانى در نبى نوع انسان فردي نباشد كه معصوم بوده و صرفا خدا را