تراجم الرجال - السيد أحمد الحسيني - ج ١ - الصفحة ٢٥٢
مادرش نعره زنان با همه افواج ملك حوريان موى كنان سينه زنان از الم است آن يك عباس على گويد وديگر قاسم وزغم اكبر نا شاد در ايشان سقم است حجت عصر در اين ماتم عظمي بخدا عوض اشك روان از مژه سيلاب دم است محتشم گر چه لب از مرثيه بنموده خموش در عزاى تو شهنشاه (ضيا) محتشم است