تراجم الرجال - السيد أحمد الحسيني - ج ١ - الصفحة ٢٠٤
شاهد كثرت نشان كرده بصد عزوشان از حجب اختفا پرتو هستى عيان از اثر عين ذات لمعه نور صفات تافته بر ممكنات جلوه وحدت كنان وحدت جمعى چه شد كثرت تفضيل چو معنى توحيد را كرد مفصل بيان بلبل مست جنون غنچه ء دل پر زخون در صفت عشق أو همدم سبوحيان امر معيشت فكند گردن جانرا كمند ميبرد از هر مجاز سوى حقيقت كشان قافله ها در دره است سوى عدم نى وجود چون رسد اين ديگرى ميرسد از ره دوان قافله فيض أو ميرسد از گرد ره بهر متاعى چنين سهل بود نقد جان در طلب سود شود يك دو قدم پيش رو بانك ورا را شنو از جرس كاروان زندگى اين جهان نيست بغير از تعب نقد مده در لعب از كف خود رايگان خاطر اين خلق دون قابل نقش زراست سكه تجريد زن نقش تو باشد دران خاصه بتفرش كز أو اهل وفا رفته اند در عوض هر كسى مانده بجا ناكسان
(٢٠٤)
مفاتيح البحث: الشهادة (1)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 199 200 201 202 203 204 205 207 208 209 211 ... » »»
الفهرست